اظهار نظر در زمان خاص
مردي بود كه چهار تا پسر داشت ... اون مي خواست كه پسرهاش ياد بگيرن تا در مورد هيچ چيز زود قضاوت نكنن ... برا همين تصميم مي گيره پسرهاشو به نوبت بفرسته جايي كه با ديدن محيطش و توصيف كردن اون براي همديگه از طبيعت درس بگيرن ...
اونها رو مي فرسته جايي كه يه درخت گلابي بزرگ هست و فاصله زيادي با اونها داره پدرشون زمان فرستادن پسرها رو طوري تنظيم مي كنه كه پسر اول تو فصل زمستون ، پسر دوم بهار ، پسر سوم تابستون و پسر چهارم پاييز مي رسن پيش درخته و بهمين ترتيب به نوبت بر مي گردن. يه روز پدرشون همه بچه ها را دور هم جمع مي كنه و شروع ميكنه به پرسيدن اينكه هر كدوم چي ديديد و پسرها هم شروع مي كنن به توصيف ديده هاشون
پسر اول مي گه : وقتي رسيدم اونجا چيزي نديدم جز يه درخت خشك و فرتوت و زشت كه از زور سرما خميده بود .
پسر دوم مي گه : نه اينطور نيست ، وقتي من رسيدم اونجا يه درخت ديدم پر از شكوفه هاي خوش عطر كه با برگهاي سبز پوشيده شده بود ، درختي كه پر از اميد بود .



پسر سوم مي گه : چيزي كه من ديدم مثل هيچ كدوم از اينا نبود ، پر بود از ميوه هاي خوشبو و خوشمزه كه تمام درخت از اونها پوشيده شده بود ، پر ميوه هاي شيرين كه خيلي هم قشنگ بنظر مي رسيدن اون درخت اگه هم خميده بود بخاطر وزن سنگين ميوه ها و پرباريش بود و همون درخت قشنگترين چيزي بوده كه تا حالا ديدم .
پسر چهارم مي گه : من با همه مخالفم ، درختي كه من ديدم پر بود از ميوه هاي رسيده ، خيلي رسيده ، اما ميوه هايي كه نصف بيشترشون رو زمين ريخته بود و درخت چندان اميدي به نگهداري بقيه ميوه هاي رو شاخه هاش نداشت ، بعلاوه رنگ برگهاي درخت هم مختلف بود و رنگارنگ ...
وقتي صحبت پسرا تموم مي شه پدرشون ميگه كه : چيزهايي كه هر كدوم از پسرها مي گن درسته و درسته كه همه اونها يه چيز ديدن اما هر كدوم از اونها يه چيز ثابت رو تو يه فصل جداگانه ديدن و همون رو ملاك قضاوتشون قرار دادن كه اگه هر كدوم از اونها هر 4 فصل مي رفتن و درخت رو مي ديدن الان قضاوتشون فرق كرده بود ...
پدرشون گفت كه شما نمي تونيد در مورد يه درخت يا يه شخص فقط با يك بار ديدن اون يا ديدن اون تو يه موقعيت خاص قضاوت بكنين چون جوهر وجودي و چيزي كه واقعا هستند وشادي و لذت و عشقشون فقط آخر كار مي تونه اندازه گيري بشه وقتي گذر فصلها رو رو اون چيز ديدين .
اگه شما توي زمستون تسليم بشين اميدي رو كه تو بهار هست از دست ميدين و اين زيبايي تابستونه كه پاييز شما رو تكميل مي كنه اجازه نديد كه درد يك فصل لذت بردن از زندگي رو ازتون خراب كنه و در مورد زندگي فقط باديدن يه فصل سختش قضاوت نكنيد . توي زمانهاي سخت استقامت داشته باشين چون زمانهاي خوش يا الان يا در آينده حتما مي رسن .
تاریخ به روز رسانی:
1398/06/18
تعداد بازدید:
2444